تا حالا شده دلت برای خودت تنگ بشه؟
گاهی وقتا اینقدر از خودت دور میشی ودچار روز مرگی می شی که خودت رو فراموش می کنی . بعدازمدتی به خودت میآیی ومی گی:وای !چقدر دلم برای خودم تنگ شده .جالب اینجاست که هر وقت از خودت دور می شی از خدای خودت هم دور می شی .چه ارتباط عجیبی هست بین خود شناسی و خدا شناسی
{من عرف نفسه فقد عرف ربه}وقتی به روز هایی فکر می کنی که خودت رو فراموش کرده بودی،متوجه می شی خطا هایی ازت سر زده که اصلا از تو بعیده.یعنی اون کارا اصلا در شان تو نبوده و تو بزرگ تر از اونی که بخواهی مر تکب چنین اعمالی بشی.اینجاست که حس می کنی زمین خوردی و بد جوری دردت می گیره.
حالا دنبال یه فریاد رس می گردی{
یا غیاث المستغیثین}اینقدر صداش می زنی ..........اینقدر صداش می زنی تا خودت رو تو دامن اون بزرگ مهربون می بینی.با ناله و زاری اعتراف می کنی واین کار رو وسیله تقرب خودت قرار می دی.
حالا دیگه حس می کنی کریم کرامت کرده واحساس سبکی می کنی{
یا کریم و یا رب}...
بیا خودمون رو دوست داشته باشیم.چون وقتی آدم کسی یا چیزی رو دوست داره،همیشه نگرانشه و مدام ازش مراقبت می کنه.فکر می کنم اگر خود مون رو دوست داشته باشیم بیشتر و بهتر از خودمون مراقبت کنیم.